دیدین بعضی از این آدمها چقدر عجیبن ؛ ولی چرا؟

یه دوستی که هر روز دارم باهاش رفت و آمد میکنم  ، خیلی هم بهم علاقه داریم ، خیلی معمولی میاد میگه:ببین نمیخوام دوستیمون بهم بخوره ها ، ولی میخوام یه مدت نبینمت! یا کم ببینمت! تلفنی هم حرف نزنیم! حواسمون هم بهم دیگه نباشه! ازم هم ناراحت نشو! بهتم نمیگم تا کی.....!!!!

آخه چرا؟ و دقیقا این اتفاق زمانی میفته که اون یه تصمیم مهم گرفته و شدیدا عزمش رو جزم کرده واسه مطالعه کتابی بزرگ به نام گناهان کبیره... 

نمیدونم چی بگم! ولی رفیق . . .هیچی! فقط بگرد ببین تو اون کتاب مطلبی، تیتری ، پاورقی ای چیزی درمورد دل ننوشته؟ یا دوست؟ 

ولی شما خیالت از بابت ما جمع! همه وجودمون به ترک کردن عادت کرده، شما رو هم به مناسبت رفاقتمون میبوسیم ...

اصلا . . .یا اله العالمین...

یه عبارت هست

سراسر وجودم رو پرکرده؛ نمیدونی چیه که

خودتم بهش دچاری! خدا کنه نباشی ...

حالا بذار بگمـــــــ

بیخیال....

چی؟

همین دیگه! ....بیخیال....

حالا نمیدونم این عبارت ساده قراره چه به روزمون بیاره

به همین سادگی...

آرزویم همه اینست که خورشید محبت وکرم بر سر آفاق بتابد و همه دظلم وستم از بن و از ریشه در آید.

آرزویم همه اینست  چنان رحمت و انصاف وادب ،صدق و صفا و شرف از گنبد دوار بریزد که جمال رخ زیبای همه مثل گل از گل بشکافد .

آرزویم همه اینست  که یک روز بیاید بشریت به عدالت رسد و واهمه از غیر خدا هیچ نباشد که چنین دلهره و چکش بی رحمی و زشتی و پلیدی به سر ما بتازد .

آرزویم همه اینست  که نامردی و دزدی و وقاحت ز بزرگان ستم پیشه دنیا ز جهان بشریت رخت بنددتا که در کوچه و بازار جهان پیر و جوان زنده و شاداب نشینند .

آرزویم همه اینست که ظالم پی ظلمش به حقارت بنشیند و چنان تیر جفایی که به مردم زده خود نیز ببیند.  آرزویم همه اینست که نیرنگ و ریا، این همه خودخواهی و تزویر، به زیر گل بی رنگ بخوابد و به جایش گل عشق و ادب و صدق و صفا نیز بروید .

آرزویم همه اینست که سر نیزه بی رحمی و بی عدلی هر دون صفت دشمن غدار بشر، ریشه ی بی ریشه ی افکار خودش را بشکافد  .

آرزویم همه اینست که جز مهر و وفا ،لطف و صفا  در حرم زندگی مردم دنیا نباشد که چنین چشم طمع باعث رسوایی یک دسته حسودان و رذیلان و بخیلان ستم پیشه دوران ، همانند پلنگان گرسنه شکم پیر و جوان را بشکافد .  

آرزویم همه اینست که ذات احدیت برساند همان صف شکن ظلم وستم ، قدرت نورانی خود را که فروزنده ی علم و ادب و راه هدایت به کمالات و مقامات که ما فوق ملایک به سماوات و باقی شده از نسل محمد-صل الله علیه و آله و سلم-همان مهدی زهرا-علیه السلام- بکشد، سام یداللهی خود را بکشد ،نسل یهودان وخبیثان ، همین ضدبشر ضد شرف را که جهان از ستم و فسق و فجورش به ستوه آمده فریاد برآورده که مهدی تو کجایی که عزیزان به فدای قدمت زود بیایی که سراسر همه گیتی ز وجودت به تمامی ببرند فیض الهی...

آرزویم همه اینست که شاید نبرم این همه خواهش به دل خاک و ببینم نظر لطف خدا را....

ســـــــــــــــلام